دعوای مسعود فراستی با مرتضی آوینی بر سر چه بود؟
به گزارش سفر به آنتالیا، مسعود فراستی در نشست سینمای ایران از امید تا سیاه نمایی با تاکید براینکه سینما آینه اجتماعی خودش نیست، گفت: این موضوع دعوای من با مرتضی آوینی بود.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری، در ابتدا، میلاد دخانچی مجری برنامه به فیلم کاپرا کجاست؟ اشاره نمود و گفت: عمده استدلال این فیلم روی مفهوم سینما به مثابۀ آینه و تایید و رد این گزاره طراحی شده است. فیلم انصاری کوشش می نماید این گزاره را به مشکل تبدیل کند و اثبات کند که این گزاره چقدر درست یا غلط است.
وی گفت: موضع فیلمساز در اثر کاپرا کجاست؟ این است که فیلمساز با مخفی شدن پشت گزاره سینما به مثابۀ آینه یا انعکاس دهنده وضع موجود از مسئولیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خودش شانه خالی می نماید.
این مجری در ادامه به تشریح شرایط آینه پرداخت و با طرح این سوال که اساساً آینه چیست و اگر بخواهیم آن را فلسفی تجزیه و تحلیل کنیم چه کارکردی دارد، مطرح نمود: آینه در قدم اول چیزی است که انعکاس دهنده ماست. ما جلوی آینه قرار می گیریم که بازتابی از خودمان داشته باشیم و این تعریف ساده و منطقی است اما کارکرد آینه ریزه کاری هایی دارد چراکه هیچ وقت ما جلوی آینه قرار نمی گیریم که فقط خودمان را ببینیم بلکه خودمان را در معرض آینه قرار می دهیم برای سودای بهتر شدن تا خودمان را بهتر کنیم.
دخانچی با تأکید براینکه هیچ وقت کارکرد آینه انعکاس نیست، توضیح داد: آینه سودا و ترغیب بهتر شدن را به مثابۀ کارکرد همراه دارد؛ کارکرد آینه نفی وضع موجود است. در ادبیات روان کاوی مفهومی وجود دارد و روانشناس معروف فرانسوی درباره مرحله آینه ای سخن می گوید. در این مرحله کودک با خودِ متفاخر خودش همذات پنداری می نماید. یعنی با خودِ آرمانی خودش همذات پنداری می نماید لذا در تعالیم روان کاوی آینه کارکرد مواجهه ما با نسخه بهتر و متعالی تر از ما دارد.
وی گفت: آینه فقط انعکاس دهنده ما نیست بلکه آینه فراوری خودمطلعی می نماید در عین حالی که ما را از خودمان بیگانه می نماید. در آینه نفی وضع موجود قرار گرفته است و سودای متفاخر شدن و بهتر شدن و انعکاس نسخه والا شده ما را قرار است محقق کند. حال اگر همه این کارکردهای آینه را به سینما نسبت بدهیم آن وقت است که می توانیم بگوییم آری سینما به مثابۀ آینه می تواند عمل کند اما آینه ای که همه کارکردهای آینه را برای آن متصور شویم.
دخانچی اضافه کرد: سینمایی سینماست که فراوری خودمطلعی می نماید و نسخه آرمانی از ما می تواند نشان دهد و حتی ما را در غفلتی حتی کوتاه می برد و ضد قهرمان در آن وجود دارد و هرجا ضد قهرمان وجود دارد حتما قهرمان وجود دارد. خلاصه اینکه سینما مثل آینه است اما با درنظر گرفتن همه کارکردهای پیچیده آینه.
فراستی: سینما آینه اجتماعی خودش نیست؛ این دعوای من با آوینی بود
مسعود فراستی در بخش دیگر این نشست در پاسخ به سوال دخانچی گفت: من معتقدم سینما آینه نیست و ابداً هنر، آینه نیست. هنر به نظر من اگر هم آینه باشد، آینه هنرمند است. سینما وقتی آینه فیلمساز است [فیلمسازی که من دوست داشته باشم یا نداشته باشم]؛ فیلم تعیین است که متعلق به او یا تهیه کننده و یا هردو نفر آن ها است و در چه دوره ای ساخته شده است.
این منتقد سینما با تاکید براینکه هیچ فیلمسازی در تاریخ سینما آینه اجتماعی خودش نیست، گفت: این مسئله دعوای قدیمی من و مرتضی آوینی عزیز بود. اما سینمای امروز ما خیلی آینه اوضاع است؛ نه اینکه فیلمساز اینقدر تعهد داشته است که اوضاع را منعکس کند؛ نه! اصلا تعهدی ندارد اما این اندازه رانت خواری در سینما آینه اوضاع فیلمساز است. این اندازه بی ارتباطی با مخاطب و مسائل او واقعا نوبر است.
وی گفت: در سینمای جدی دنیا از شکل و ریتم و شکل آن خواهید فهمید یک اثر متعلق به چه مقطعی از زمان است اما مخاطب از سینمای ایران چنین چیزی نمی فهمد؛ مقداری کهنگی فیلم ها می گوید دهه 60 است و یا آپارتمان نشینی آثار 20 سال اخیر نشان می دهد فیلم متعلق به دو دهه اخیر است، همین. سینمای ایران هیچ ارتباطی با مخاطب ندارد و در سال تنها یک یا دو فیلم ممکن است با مخاطب ارتباط جدی داشته باشد.
فراستی با تاکید براینکه سینمای ایران آینه آدم های خودش است، اضافه کرد: سینمای ایران به جای اینکه خودمطلع را به مخاطب نشان دهد، ناخودمطلع را نشان می دهند؛ یعنی تمام بیماری هایش را نشان می دهد. نه فقط درباره ما هنر بازتاب ناخودمطلعی صاحب اوست، بلکه در دنیا نیز چنین است. اگر هنر خودمطلع بود هنری خلق نمی شد چراکه انگیزه ای برای نوشتن و ساختن آنچه به آن مطلع است وجود ندارد.
این منتقد پیغام را خودمطلع دانست و گفت: فیلمساز اگر قصد انتقال پیغام داشته باشد باید به تلگراف خانه برود و ربطی به سینما ندارد چراکه هنر پیغام نمی دهد، بلکه حس های انسانی را برمی انگیزد؛ کاری که فلسفه و هیچ چیز دیگر از انجام آن عاجز است لذا برانگیختگی حس اساساً کار هنر است.
منبع: فرارو