خانه امید آخرخطی ها اینجاست ، فرصتی برای ترکیدن بغض های فروخورده ، مددجو: اینجا برای ما هتل 5ستاره است

به گزارش سفر به آنتالیا، برنامه ریزی برای کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی از جمله ساماندهی معتادان متجاهر، کارتن خواب ها و افراد بی خانمان در منطقه ها مختلف در اولویت کاری مدیران شهری قرار گرفته و حالا پس از گذشت چندماه از شروع طرح حامی شهر، به مددسرای اضطراری منطقه18 سر زدیم تا از جزئیات اسکان آسیب دیدگان بیشتر بدانیم.

خانه امید آخرخطی ها اینجاست ، فرصتی برای ترکیدن بغض های فروخورده ، مددجو: اینجا برای ما هتل 5ستاره است

خبرنگاران - مریم قاسمی : در گزارش مستند و میدانی پیش رو کوشش کردیم ضمن معرفی امکانات و خدمات مددسرای اضطراری منطقه18، با تعدادی از مددجویان گفت وگو کنیم تا برایمان از خودشان بگویند. افرادی که رسانه ها کمتر سراغشان می آیند و اصلا میکروفن برای شنیدن حرف های آنها روشن نمی گردد.

خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید

در مددسرای اضطراری همواره باز است

هر چند در محدوده منطقه 18، حدود 9کمپ ترک اعتیاد و 2 مرکز باز پروری معتادان فعالیت می نمایند اما با وجود این، مددسرای اضطراری که با همت شهرداری راه افتاده برای آدم هایی که در منجلاب اعتیاد گرفتارند و هنوز اراده جدی برای بازگشت دوباره به زندگی پیدا ننموده اند نعمت بزرگی است؛ همین که در سوز و سرما، برف و باران سقفی امن بالای سرشان است، غذای گرم نوش جان می نمایند و از همه مهمتر مورد احترام و توجه قرار می گیرند.

برای رفتن به مددسرای اضطراری منطقه18 کافی است چند صد متر از ریل راه آهن تهران -اهواز در محله صادقیه دور شوید به سمت خیابان شهید اسماعیل زقر بروید تا به این مرکز خدماتی برسید. خیابانی که خلوت به نظر می رسد و تابلوی آبی رنگ سردر ورودی مرکز وادارتان می نماید که برای دقایقی هم شده بایستید و به آمدورفت آدم ها به داخل آن دقت کنید. این مددسرا، یاری می نماید تا افراد بی خانمان و معتادان بی پناه در سوز و سرما، سرپناهی پیدا نمایند و شاید هم بهبود یابند و به جامعه برگردند.

پرده اول؛ در اینجا به کسی به چشم مجرم نگاه نمی نمایند

کارشناس اداره خدمات اجتماعی شهرداری در ون را باز می نماید تا مددجویان را همراه خودش به سمت مددسرا ببرد. انگار در همین مدت زمان کم رابطه خوبی با هم پیدا نموده اند؛ این را می توان از خنده های کوتاه بینشان فهمید. وارد محوطه مرکز که می شوید و فضای گرم و صمیمانه کارکنان مددسرا با معتادان و کارتن خواب ها را که می بینید کمی شک می کنید، چرا که اینجا بیشتر شبیه مهمانسراهایی است که برای جذب مشتری، احترام ویژه ای برای آنان در نظر می گیرند. حق دارید که ابتدا باور نکنید اینجا مددسراست و اینها مددجویانی اند که با انواع آسیب های اجتماعی دست وپنجه نرم می نمایند.

چند متری که از راهرو بگذرید کنار میز کوتاه و سفید رنگ، آقایی جوان را می بینید که به احترام میهمانان تازه وارد ازاز روی صندلی اش بلند شده و اولین بسته اهدایی که لباس و شلوار نو قهوه ای رنگ، لوازم بهداشتی، ماسک و... است را با احترام تقدیمشان می نماید.

پرده دوم؛ اینجا کسی احساس غربت نمی نماید

افرادی که در مددسرا سانمایند با هم دردهای مشترکی دارند، برای همین زبان یکدیگر را خوب می فهمند و آنچه آنها را از هم متمایز می نماید سابقه و نوع مواد مصرفی شان است، بااین حال از وقتی اینجا آمده اند روزنه امیدی در دلشان پیدا شده که همان نقطه مشترک همه آنهاست.

رنگ سفید دیوارها، پاکیزگی و طراوت محیط حس خوبی را به آدم منتقل می نماید و بیشتر از همه بیان دلگرم نماینده مشاور مددسرا؛ گرچه جوان است اما برای مددجویانی که سن و سال بیشتری دارند مثل برادر بزرگتری می ماند که می خواهد به هر طریقی که شده می خواهد به آنها یاری کند؛ واقعا کسی اینجا احساس غربت و تنهایی نمی نماید. پس از اتاق مشاوره و معاینه پزشکی، هر کدام به شکل رسمی یکی از اعضای این مددسرا می شوند و از خدمات دیگری هم استفاده نمایند.

مثل اکبر، جوان28 ساله ای است که در اتاق مشاور مددسرا بغضش می ترکد و سیر تا پیاز اعتیاد و کارتن خوابی اش در بوستان ها را روی دایره می ریزد. او خودش را در مرگ پدرش مقصر می داند و هنوز نتوانسته با این قضیه کنار بیاید. اصلا برای همین سمت کشیدن مواد رفته تا شاید بتواند با این کار فراموشی پیدا کند و کمی از سرزنش های وجدانش راحت گردد.

کارشناسان و مشاوران مددسرای منطقه18 در طول ماه بانمونه هایی از این افراد روبرو می شوند؛ بنا بر این با انجام مشاوره تشویقی و روان شناسی کوشش می نمایند تا آنها را در چند مرحله به کانون گرم خانواده برگردانند. اما اولین و مهمترین مرحله، تصمیم جدی برای ترک اعتیاد است که اگر خود فرد نخواهد میسر نمی گردد. یکی از کارهایی که در این مددسرا انجام می گردد همین است که امید را دل این افراد زنده نمایند تا برای تغییر مسیر زندگی بجنگند و دوباره متولد شوند.

پرده سوم؛ بدان که چشمانی منتظر آمدن تو هستند

چه تضاد زیبایی حس می گردد؛ معتادانی که تا ساعتی قبل خودشان را لابه لای شمشادها و کنج خرابه ها می ساختند، با چهره ای متفاوت و رخت و لباسی تر و تمیز در مددسرا حاضرند - اصلا اینها آدم ها قبل نیستند- چهره شان بعد از شست و شو و استحمام و پوشیدن لباس های یکدست حسابی فرق نموده. وقتی در راهرو راه می روند و به آینه قدی می رسند با ذوق روبه روی آن می ایستند و از تماشا خود حظ می نمایند.

شاید همین فضای بی نظیر باعث شده تا ساکنان مددسرای اضطراری به این درک برسند که چشمانی در بیرون از این خانه منتظرشان است و به خاطر این با مسائل خود کنار بیایند و در آرامش به گذشته تاریک و به آینده روشن خود فکر نمایند و امیدوار باشند که پاک پاک شوند و به دامان خانواده برگردند.

پرده چهارم؛ اینجا خانه امن آنها شده است

آسیب دیدگان اجتماعی که در مددسراهای اضطراری شهر تهران پذیرش می شوند، به 3 گروه سنی بزرگسالان، جوانان و نوجوانان تقسیم می شوند. گروه بزرگسالان 25 تا 55 سال، گروه جوانان از 18 تا 25 سال و گروه نوجوانان کمتر از 18 سال دارند. از همه گروه های شغلی و تحصیلی، از افراد بی سواد تا افرادی که مدارج تحصیلی بالایی دارند. در اینجا باید گفت که پس از انجام مشاوره مددکاری، دریافت اطلاعات فردی و مشخصات نوبت به ویزیت پزشک می رسد. بنابراین در این فرآیند و طبق تقسیم بندی مسئولیت ها و ماموریت هایی که برای سایر مددسراهای اضطراری شهر و مراکز یاوران شهر پیش بینی شده، این افراد طبق سن و سال جداسازی و در نقاط مشخص شده اسکان می یابند.

اما آنچه پیداست مددسرای اضطراری منطقه18 برای جوانان و بزرگسالان خدمات و تسهیلات ویژه ای را در نظر گرفته که مهمترین آن ویزیت پزشک، مشاوره مددکاری، شست و شو و استحمام، دریافت لباس و پوشاک نو و تمیز، امکانات رفاهی برای خواب و استراحت و تماشای تلویزیون، توزیع 3 وعده غذای گرم و از همه مهمتر خدمات رسانی 24ساعته آن است که باعث می گردد این افراد با خیال راحت در این خانه امن بمانند و مثل گذشته نگران سوز و سرما و گرسنگی روز نباشند.

پرده پنجم؛ دوباره به زندگی برمی گردم

زندگی آنهایی که در این مددسرایند تقریبا شبیه هم است و معتاد شدنشان هم شبیه تر. علی 38ساله، سابقه 5سال سابقه مصرف شیشه و کراک دارد. او فارغ التحصیل کاردانی رشته کامپیوتر است و قبل از اعتیاد متصدی حمل ونقل و طراح وب سایت در یکی از پایانه های مسافربری شهر بوده. او نخستین بار در یک میهمانی تولد با شیشه آشنا و کم کم به یک مصرف نماینده مواد تبدیل شده است ... علی اصرار دارد بنویسیم که او بعد از آمدن به مددسرا و شنیدن حرف های مشاور مددسرا تازه فهمیده مشکل او تنها مصرف موادمخدر نبوده است : مشکل اصلی ام این بود که بلد نبودم درست زندگی کنم و برای همین امروز تصمیم جدی گرفتم که بعد از ترک اعتیاد در یکی از مراکزی که شهرداری قولش را داده، دوباره کسب وکاری راه بیندازم و بعد از مدتی که پول در آوردم زن بگیرم و آرزوی مادرم را برآورده کنم.

پرده ششم : گپ خودمانی با آقا وحید - مددجو

من تا 18 سالگی بوی قلیان را حس ننموده بودم

به عقیده آقا وحید اینجا خوابگاهه مثل خیلی از خوابگاه هایی که توی شهر سراغ داریم، مثل خوابگاه دانشجویی که دانشجوها توی آن زندگی می نمایند، اما این مراکز بیشتر بین مردم به گرمخانه معروفیت پیدا نموده است. او از خودش حرف می زند: شاید باور نکنید اما من تا 18سالگی حتی بوی دود قلیان را حس ننموده بودم. من فرزند اول بودم و چون از طرف مادری و پدری، پسرها خیلی کم بودند بسیار مورد توجه خانواده بودم طوری که پدرم در14 جشن تولدسالگی برای من یک پیکان کادو گرفت. جالب اینکه پاهام به رکاب نمی رسید و مجبور بودم متکا بگذارم.

او درباره اینکه چه طور سمت مواد کشیده شده، می گوید: این رو شنیده اید که می گویند خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو. من هم دقیقا به همین دلیل آلوده شدم. توی جمع هایی رفتم که فکر می کردم باید مثل اون ها شوم و این برای من خیلی گران تمام شد. چون کم کم یکی شدم مثل آنها.

این مددجو نظرش را درباره چنین مراکزی اینگونه بیان می نماید: این طور جاها به نظر من حکم هتل 5 ستاره رو داره برای آدم هایی مثل من که باید توی سرما زیر پل بلرزند و جایی نداشته باشند. هر جور خطری را که بگید بیرون هست... جیبمان را بزنند و یا نزنند. وقتی اینجا هستیم خیالمان راحت است.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 20 آذر 1401 بروزرسانی: 20 آذر 1401 گردآورنده: antalyanet65.ir شناسه مطلب: 2200

به "خانه امید آخرخطی ها اینجاست ، فرصتی برای ترکیدن بغض های فروخورده ، مددجو: اینجا برای ما هتل 5ستاره است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خانه امید آخرخطی ها اینجاست ، فرصتی برای ترکیدن بغض های فروخورده ، مددجو: اینجا برای ما هتل 5ستاره است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید