نقدها و نمرات فیلم مایسترو؛ روایتی متلاطم از زندگی یک موسیقی دان (جشنواره ونیز 2023)
به گزارش سفر به آنتالیا، فیلم سینمایی مایسترو (Maestro) به کارگردانی بردلی کوپر یکی از فیلم های حاضر در بخش رقابت های اصلی جشنواره ونیز 2023 است که روز گذشته (2 سپتامبر 2023) اکران، و با تحسین فراوان از سوی منتقدان روبرو شد. این درام زندگی نامه ای به تهیه کنندگی مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ دومین تجربه کارگردانی بردلی کوپر است.
فیلم سینمایی مایسترو که بر اساس فیلم نامه ای از بردلی کوپر و جاش سینگر ساخته شده است، رابطه آهنگساز آمریکایی لئونارد برنستاین و همسرش فلیسیا مونته آلگره را زیر ذره بین می گیرد و زندگی این دو را از زمانی که در سال 1946 در یک مهمانی با هم آشنا شدند، تا دو نامزدی، ازدواجی که 25 سال به طول انجامید و سه فرزندشان دنبال می نماید.
مایسترو دومین تجربه کارگردانی بردلی کوپر بعد از فیلم تحسین شده ستاره ای متولد شده است (A Star Is Born) است. کوپر که در ابتدا کار خود را در سال 1999 و بازی به عنوان مهمان در یک سریال تلویزیونی آغاز نموده بود، به سرعت به یک بازیگر حرفه ای، تهیه نماینده پیروز و کارگردانی چیره دست تبدیل شد و جوایز فراوانی در هر کدام از جایگاه هایش بدست آورد. او در فیلم سینمایی مایسترو علاوه بر کارگردانی، نویسندگی و تهیه نمایندگی، بازی در نقش اصلی را هم برعهده دارد.
از دیگر بازیگران فیلم سینمایی مایسترو می توان به جرمی استرانگ، مت بامر، مایا هاک و سارا سیلورمن اشاره نمود. این فیلم از مجموع 16 رای (15 نقد مثبت و یک نقد میانه) امتیاز 82 از 100 را در متاکریتیک بدست آورد. در وب سایت راتن تومیتوز از مجموع 21 نقد امتیاز 90 از 100 کسب کرد و در IMDb از مجموع 61 رای امتیاز 7.3 از 10 را از آن خود کرد. نظر منتقدان بین المللی و ایتالیایی هم به این فیلم بسیار مثبت بود و به ترتیب امتیاز 3.8 از 5 و 3.3 از 5 را به آن اختصاص دادند.
نقدهای فیلم سینمایی مایسترو
ورایتی- اوون گلایبرمن
امتیاز: 90 از 100
بردلی کوپر در مایسترو که نقش رهبر ارکستر و آهنگساز افسانه ای آمریکایی، لئونارد برنستاین را بازی می نماید، نوری در چشمانش دارد؛ درخششی از شادی، شیطنت و جذابیتی خواستنی. لنی با بازی او شخصیتی اعجوبه، شوخ، اغواگر، فداکار و جدا از تمام این ها، یک مرد با تناقضی در ابعاد حماسی است. در انظار عمومی، او رفتاری مناسب و پرطنین از خود نشان می دهد. در خلوت، او بی پروا و بیش از مقدار پرجنب و جوش است. او روحی چند لایه دارد، ویژگی که از زندگی حرفه ای اش به عنوان یک رهبر ارکستر کلاسیک و آهنگ ساز موزیکال های شادی بخش برادوی، تا زندگی شخصی اش امتداد می یابد؛ جایی که یک لذت طلب سرسخت است، جسورانه جذب مردان می گردد و بعلاوه یک شوهر فداکار و مرد خانواده است.
به نظر می رسد که بحث بر سر تصمیم کوپر برای گذاشتن بینی مصنوعی کاملا نابجا بوده است. پروتز بینی فوق العاده خوب عمل می نماید. اما این چشم ها هستند که اهمیت دارند. کوپر، به عنوان یک بازیگر، همواره درخششی طبیعی داشته است. در فیلم سینمایی مایسترو آن چشم ها از شادمانی شعله می کشند، چرا که او به لنی یک رهایی سرگیجه آور القا می نماید.
کوپر در دومین فیلمی که کارگردانی نموده است (بعد از ستاره ای متولد شده است) قدم بلندی برمی دارد و پیروز می گردد. در مایسترو او با صمیمیت هنری کار می نماید و هر لحظه را با شیفتگی می گذراند. ما اندکی از برترین آثار برنستاین را به عنوان سوپراستار رهبر ارکستر آمریکا می بینیم (کنسرت های جوانان و غیره)، اما به همان مقدار رنجی را در او می بینیم که آرزو دارد به عنوان یک آهنگساز بزرگ پذیرفته گردد، گویی رهبری ارکستر کار روزانه اش است. ما لنی را در مهمانی خواهرش شرلی (با بازی سارا سیلورمن) می بینیم، جایی که او با بازیگر آمریکایی شیلیایی فلیسیا مونته الگره (با بازی کری مولیگان) دیدار می نماید و این دو مثل ستاره های یک کمدی اسکروبال هالیوود با هم ارتباط برقرار می نمایند.
مایسترو مثل مجموعه تلویزیونی بزرگ فاسی/ وردون (Fosse/Verdon) پرتره ای خیره نماینده از هنرمند به عنوان یک خودشیفته کاریزماتیک است که درگیر ازدواجی است که به آن اعتقاد دارد اما نمی تواند به طور کامل به آن پایبند بماند. بیشتر موسیقی هایی که در فیلم می شنویم متعلق به خود برنستاین است، موسیقی متنی که غم و اندوه و خلسه او را نشان می دهد. وقتی در نهایت شاهد رهبری ارکستری در داخل کلیسای جامع در اجرای سمفونی شماره دو مالر هستیم، صحنه ای باشکوه است که در آن کوپر به ما نشان می دهد که چگونه برنستاین به موسیقی و موسیقی به او تبدیل می گردد. این لنی در متعالی ترین حالتش است.
گاردین- پیتر بردشاو
امتیاز: 80 از 100
سال گذشته در ونیز، کیت بلانشت ما را با لیدیا تار رهبر ارکستر رنج دیده آشنا کرد، که نوارهای VHS قدیمی مربی اش، رهبر ارکستر و آهنگساز بزرگ لئونارد برنستاین را دیدن می کرد. برنستاین درباره این صحبت می کرد که موسیقی احساساتی را در شما ایجاد می نماید که شما آن را نمی فهمیدید و نمی دانستید که قارد به داشتنش هستید. حالا بردلی کوپر، با گریم و چهره ای دیدنیی، کارگردانی و ایفای نقش در این فیلم صمیمانه، پرمغز و به شدت نفس گیر را برعهده گرفته است که با صداقت و ذوق هنری زایدالوصفی به تصویر کشیده شده. همه چیز درباره برنستاین و رابطه آشفته او با همسرش، بازیگر و فعال کاستاریکایی، فلیسیا مونته آلگره کوهن در این فیلم به خوبی روایت شده و کری مولیگان با متانت انگلیسی و متواضعانه ای این نقش را بازی نموده است.
در خصوص خود کوپر، او شباهت عجیبی به مرد بزرگ دارد، به ویژه در نمایش دندان های ترسناک و درنده برنستاین، که در پوزخندهای او وقتی به وجد می آید و سرش را به عقب خم می نماید به چشم می خورد. شاید کمی خودشیفتگی در چنین تقلید کامل و مطالعه شده ای اجتناب ناپذیر باشد، اما مثل همواره در خصوص کوپر، تکنیک بازیگری ناب او است که بسیار تاثیرگذار است. اگرچه لحظاتی وجود دارد که لنی به کیبورد پیانو هجوم می آورد و کوپر کمی شبیه به مایکل داگلاس در نقش لیبراس به نظر می رسد.
در نهایت، مایسترو به کارگردانی کوپر به این خاطر پیروز می گردد که در خصوص فداکاری هایی که هنر از دنبال نمایندگانش می خواهد، و فداکاری هایی که این دنبال نمایندگان از خانواده ها و همراهان خود می خواهند، صادق است. مهم نیست که برنشتاین چقدر همسرش را دوست داشت، او هرگز قرار نبود نسبت به آنچه که هست سازش به خرج دهد. در پذیرش چنین چیزی یک عنصر غم انگیز و سرد وجود دارد.
اسکرین دیلی- فیونوالا هالیگان
امتیاز: 70 از 100
فیلم مایسترو به کارگردانی بردلی کوپر پرتره ای از یک ازدواج است که به وصلت رهبر ارکستر و آهنگساز لئونارد برنستاین (با بازی کوپر) با بازیگر فلیسیا مونته آلگره کوهن (با بازی کری مولیگان) می پردازد. اگر شکایت فلیسیا این بود که مرد برون گرای جذابی که آگاهانه با او ازدواج نموده بود، به هر جمعی که وارد می شد همه را مجذوب خود می کرد، در نگاه کلی به فیلم هم همین اتفاق تکرار می گردد؛ همه نگاه ها به کوپر است که مثل برنستاین، دیدنگران را همانند یک رهبر ارکستر راهنمایی می نماید. این پروژه طولانی مدت که داستانی مجلل و غالبا درخشان از استعداد و آشفتگی است، توجه ها را در فصل جوایز به خود جلب خواهد نمود. ازدواج آن ها نابرابر بود و فیلم هم همینطور است، اما مایسترو در خصوص ایرادات بزرگ تر شخصیت اصلی خود صادق و کوپر در این نقش تاثیرگذار است.
فیلم مایسترو هم دقیقا مثل یک اجرای مقطع از قطعه ای مدرن است. بخش سیاه و سفید در آغاز، شادترین، بی دغدغه ترین و روان ترین بخش است. قسمت های مرکزی، جایی که ازدواج دو زوج داستان رو به افول می گذارد، می بینیم علی رغم اینکه فلیسیا از تفریح های شوهرش شادمان است، از طرف دیگر عذاب می کشد. یک سوم آخر فیلم، که با افسردگی و بیماری همراه است، مثل یک نت آهسته محو می گردد. مایسترو خود را به عنوان یک فیلم زندگی نامه ای توصیف نمی نماید، اما به خاطر قدرت جذابیت برنستاین/کوپر، اغلب به این شکل برداشت می گردد. همان طور که برنستاین احساس کرد ازدواج او را مهار می نماید، پرتره این پیوند هم فیلم را از کاوش در دیگر زوایای زندگی او باز می دارد. شاید اگر فلیسیا در فیلم قدرتمندتر بود یا نقش بیشتری داشت، این تعادل برقرار می شد، اما اینطور نبود و اینطور هم نشد. این نمایش مخصوص کوپر است.
اگر مایسترو مخاطب را رها کند که بخواهد درباره برنستاین بیشتر بداند، این چیز بدی نیست، جدا از علاقه به مردان و موسیقی، او یک فعال اجتماعی، یک انسان گرا و یک رهبر ارکسترهای کلاسیک بود. او حتی بیشتر از آن چیزی بود که در اینجا روی پرده شاهدش بودیم، و تمام اینها چیزهای زیادی است. زندگی او مطمئنا می توانست الهام بخش فیلم دیگری باشد، حالا که بخش زندگی مشترک او را دیدیم، راه برای به تصویر کشیدن بخش های دیگر باز است.
ایندیپندنت- جفری مک نب
امتیاز: 80 از 100
برنشتاین انبوهی از تناقضات است. او رهبر ارکستر، معلم و شخصیت تلویزیونی و بعلاوه آهنگساز است. او هم آثار ارکسترال و هم موزیکال برادوی می نویسد. او برای خلق کردن به خلوت و تنهایی احتیاج دارد اما دوست دارد زندگی خود را در جمع و شلوغی بگذراند.
نمی توان گفت که فیلمنامه ای که کوپر با همکاری جاش سینگر نوشته است، فشرده است. روایتی متلاطم و اپیزودیک است. صحنه ها به شکلی گاه تصادفی در کنار هم قرار می گیرند. با این حال، کری مولیگان به عنوان همسر آمریکای جنوبی موسیقیدان، فلیسیا، یک بازیگر پیروز و به خودی خود بسیار باشکوه است. او شخصیتی گرم و درخشان دارد. مولیگان (که به نظر می رسد یکی از نامزدهای جوایز باشد) عمل گرایی، قدرت طلبی و آسیب پذیری شدید شخصیت خود را به تصویر می کشد.
برنستاین فوق العاده با استعداد است، اما اغلب بیش از حد مشغول معاشرت یا آموزش دادن به دانش آموزان است تا ساخت موسیقی و اجرای ارکستر. او بلندپرواز، گاهی اوقات بی رحم و در عین حال دارای شخصیتی آرام است که او را بسیار متفاوت از رهبر ارکستر سرسخت کیت بلانشت در فیلم تار، نشان می دهد. کوپر این رهبر ارکستر را بسیار ملایم تر به تصویر می کشد، اما هیچ شکی باقی نمی گذارد که برنستاین از بودن در کنار مردم با هر زمینه ای لذت می برد، تا جایی که گاهی اوقات به ضرر کارش تمام می شد.
منبع: دیجیکالا مگ